طنزیم خانواده
زن و شوهری در یک روستا با داشتن عروس، داماد و نوه، در سن میانسالی بچهدار میشوند.
طنزنویس پرکار و خوشسابقۀ سینمای ایران نخستین ساختۀ خود را عرضه کرد که بنا به انتظار اثری طنز است. خجالت نکش خلاف طنزهای جاری سینمای ایران، طنزی سالم و دور از حقههای جنسی و قلقلکهای نفسانی آنهاست. ماجرای زن و شوهر روستایی میانسالی است که با داشتن پسرانی بزرگسال، قصد فرزندآوری دارند. رضا مقصودی تا میتوانسته فیلمش را ساده و خانوادگی ساخته و از خطوط قرمز عبور نکرده. هرچند نقدهایی به فیلم وارد است، محصولی قابل پذیرش برای عموم جامعه به روی پرده رفته است.
کمدی موقعیت نیازمند قرار گرفتن شخصیت در موقعیتهایی است که تصمیماتش منجر به ایجاد فرح در روان مخاطب شود. خجالت نکش لااقل در نیمۀ ابتداییاش از حیث آفرینش کمدی موقعیت چیزی کم ندارد. کارگردان درست در جایی که میتوانست نقطۀ طنزآفرین خوبی برای فیلم باشد، از آن عبور میکند. پنهان کردن پنج ماه بارداری در روستا کاری نزدیک به محال است. این امر بستر مناسبی برای خلق موقعیت بود که جدی گرفته نمیشود. گذر از این موقعیت، نیمۀ پایانی فیلم را فانتزی و کممنطق کرده و باعث شده بیشتر کودکان به ادامۀ آن بخندند تا بزرگسالان. دقیقاً تغییر لحن به فانتزی از جایی آغاز میشود که ظرفیت درام بدون استفاده میماند.
فاصلۀ سادگی و خنگی قنبر هم در فیلم مغفول میماند و شخصیت را کمی دور از باور ترسیم میکند. پیش از تولد نوزاد شخصیتها راه درستی میرفتند که در ادامه از کارکرد میافتند. بازی خوب شبنم مقدم و تضادش با احمد مهرانفر او را کمدین موفقی نشان میدهد. لیندا کیانی با آن سابقۀ خوشچهرگی و خوشصدایی انتخاب خوبی برای نقشش نیست و نمیتواند حالات زنی افغان را در فیلم ایفا کند. پذیرفتنی است که خجالت نکش در قاب و قالب سینما نمیگنجد. البته این ایراد نیست. محصول سینمایی شامل طیفی از اجتماع است که همانقدر که روشنفکری است، خانوادگی هم هست. معلوم است که مخاطب این طنز خانوادهها هستند و تقریباً با خیال راحت از بدآموز نبودنش به دیدارش مینشینند.
موضوع فرزندآوری از موضوعات اساسی و کمپرداخت سینمای ایران است. رویکردهای گوناگون حکومتی به این مسئله و تأثیرش بر اقشار عادی جامعه، با ملاحت خاصی در این فیلم نمایش داده شده. دیالوگ بامزۀ «حلال باشه، هزار باشه» و خود عنوان هم خبر از نوعی تابوشکنی و لزوم بازنگری در سنتهای غلط اجتماعی میدهد. نقدی بر گزارۀ اختلاف نسلی دارد. جوانان را برابر مشغلههای سرگرمکنندهشان مینهد و توقفی بر بهانهها و گرفتاریهایشان میکند. لحن صریح و کمعمق فیلم دعوت به فرزندآوری را متعلق به این زمان نمیکند. درواقع جوانان نمیتوانند مورد خطاب فیلم قرار بگیرند و البته به همان میزان بزرگسالان راحتتر پای حرفش خواهند نشست. خجالت نکش در مجموع طنزی سالم است که میتواند فضای سینماها را به سوی خانوادگی بودن سوق دهد.