جهانوطنی دینی
دو خلبان ایرانی برای نجات مردمِ در محاصرهی داعش به شهر تدمر اعزام می شوند، ولی موانع سختی مقابل آنهاست.
رفتن به سراغ سوژهای سخت، بهروز، پرمدعی و منتقددار از هر کسی برنمیآید. حاتمیکیا با ساخت به وقت شام خود را با خطری بزرگ مواجه میکند که موفقیت در آن قطعاً صدای منتقدان موضوع را درخواهدآورد و بیتوفیقی در آن، کار را بر مسئلۀ مهم فیلم دشوار خواهد کرد. کارگردان پرآوازۀ ایرانی قبلاً هم ثابت کرده بود با دردمندی سراغ سینما میآید و زحمت بسیاری برای نمایش این دردها متقبل میشود. این نخستین بار است که جبهههای گوناگون معارض با دولت سوریه و مدعی استقرار دولتی دیگر در آن منطقه، بر پردۀ سینمای ایران نموده میشود. علاوه بر آن، پاسخ به این پرسش که مسئلۀ ایرانیان، بلکه نوع انسان با پدیدهای به نام داعش چیست و مقابله با چنین تفکری چه لزومی دارد. باید گفت که حاتمیکیا با نمایش واقعگرایانۀ خود، با لحاظ کردن جذابیتهای دراماتیک و تصویری، از این آزمون دشوار سربلند بیرون آمده و فیلمی درخشان در کارنامۀ هنری خود و سینمای ایران به ثبت رسانده است.
عنصر شر در به وقت شام نه یک چهره، که وجوه مختلف یک تفکر علیه حیات انسانی است. این خطکشی و مرزگذاری میان جبهههای گوناگون آنان، از مزیتهای انکارناپذیر فیلم است. ما شاهد مسلمانان منحرف و حداقلی، معترضان به بشار اسد و شاخههای تبلیغاتی و انتحاری طبقات رانده شده از کشورهای غربی هستیم. این نیروها که به النصره، ارتش آزاد و داعش شناخته میشوند، هر کدام انحرافاتی دارند که هنر فیلمساز نمایش سادۀ مسائل اصلی آنان است. اعتراضهای داخلی به نبرد در جایی خارج از مرزها نیز به خلاصهترین صورت ممکن نمایانده میشود. همین سادهسازی مسائل سیاسی، در قالب یک درام پرجاذبه به مخاطب عرضه میشود. درامی که هرگز تکیه بر جلوههای ویژۀ تحسینبرانگیزش آن را از مدار واقعیت و باورناپذیری خارج نمیسازد. فیلم منطق داستان را رها نمیکند و تخیل ضابطهمندش تا آخرین لحظه، بیننده را پای خود مینشاند. یعنی هم مخاطب را سرگرم میکند، هم به او تفسیر سیاسی روز را میآموزاند. به بیان دیگر، از حداقلیترین کارکرد رسانه تا سقف فواید آن را دربرمیگیرد.
فیلم با سوگیری جهانوطنی اسلام برای راه حل، شایستگی دیگر خود را نشان میدهد. نگاه فراملی فیلم، ملیت و وطن را نیز شامل میشود و ضرورت دفاع در برابر توحش عریان اسلامهراسی را بهخوبی تذکر میدهد. در این جهانوطنی نیرویی به نام داعش جایی ندارد، چرا که خود را کلونی بستهای مفروض داشته که تناسبی با دیگر مکاتب ندارد و جز به حذف دیگر ادیان با شنیعترین اشکال ممکن راضی نمیشود.
نکتۀ دقیق به وقت شام برخورد غیر داعشی با این پدیده است. نیروهای مدافع نیز میتوانستند با تحریکی که داعشیها انجام میدهند مانند آنان به مقابله بپردازند و خشونتی سلاخانه ارائه دهند. اما گرهگشایی خاص فیلم مخاطب را به حد بالایی از رضایتمندی میرساند. تمام اینها با تعلیقی نفسگیر، تصویری استاندارد و موسیقی و لحنی درخور ستایش روایت میشود. محاسن فیلم آنقدری هست که از پرداخت ضعیف روابط پدر و پسری بتوان چشمپوشی کرد. حاتمیکیا با آخرین ساختۀ خود حد جدیدی از هنر فیلمسازی در ایران را بر جای گذاشت و با بیان روشن و هنرمندانۀ خود مخاطبان فیلمش را تا آنسوی مرزهای کشور گسترش داد.